وقتی قدر داشته هایمان را ندانیم دیگران که قدر آن را میدانند از آن به نفع خود استفاده میکنند. نمیتوان آن را به سو استفاده یا دزدی میراث فرهنگی که امروزه نمودهای زیادی از آن را میبینیم متهم کنیم. چرا که کوتاهی و نادانی ما مهمترین عامل این گونه ربایشهای میراث فرهنگی است. درست اتفاقاتی که در دوره قاجار برای آثار باستانی ما افتاد و بسیاری از آن آثار زینت کننده موزه های باخترزمین شد و دلیل مهم آن جاهلیت ما و ندانستن قدر داشته هایمان بود؛ آن اتفاقات امروزه برای میراث فرهنگی ما رخ میدهد. پوشش زنان ایرانی پیش از اسلام اکنون با برچسب لبنانی معرفی میشوند و لبنانیها به آن افتخار میکنند. در صورتی که این پوشش زنان و مردان در کنار یکتا پرستی ایرانیان نمادی از نجابت، پاکدامنی و دینداری ایرانیان از دیرباز تا امروز بوده است. کاش هرچه سریعتر از خواب غفلت بیدار شویم.
۱۳۹۱ خرداد ۱۸, پنجشنبه
شمارۀ هشتم/نهم دوفصلنامه «باستانپژوهی» منتشر شد
شمارۀ
جدید مجله باستانپژوهی انتشار یافت. این نشریه در زمینۀ ایرانشناسی و با
محوریت باستانشناسی، تاریخ و سایر زمینههای مرتبط با میراث فرهنگی ایران
منتشر میشود.
«باستانپژوهی» را در تهران از انتشارات طهوری و انتشارات توس در خیابان انقلاب روبروی دانشگاه تهران تهیه کنید.
در
صفحات آغازین این شماره از باستانپژوهی پروندهای با عنوان «ما و میراث
جهانی» منتشر شده است که شامل یادداشتهایی درباره پیشینه و چگونگی ثبت
آثار ایران در فهرست میراث جهانی است. این پرونده نگاهی انتقادی نسبت به
کارنامه سازمان میراث فرهنگی در زمینه ثبت آثار ایران در فهرست میراث جهانی
دارد. معرفی نخچیرگاه نویافتهای در محوطه میراث جهانی بیستون که پیشنهاد
شده به پرونده جهانی «با غ ایرانی» الحاق شود، از دیگر مطالب این پرونده
است. معرفی نتایج یک پژوهش مهم درباره زیست خوردگی در بقایای سنگی باستانی
در محوطۀ میراث جهانی تخت جمشید نیز از دیگر مطالب این پرونده است.
بخش
قابل توجهی از مطالب این شماره از باستانپژوهی پرونده ویژهای درباره
«باستانشناسی آیین مهر» است که در واقع بخش دوم پروندهای است که پیشتر در
شماره ششم این نشریه منتشر شده بود. در این پرونده، از جمله، به شواهد
باستانشناسی آیین مهر در نوشی جان تپه ملایر، شمایل نگاری میترا در ایران و
آسیای مرکزی، مدارکی از مهرپرستی در دوره ساسانی و نیز شواهدی از آیین مهر
در دوره آل بویه پرداخته شده است.
در
بخش «تاریخ و باستانشناسی» این شماره، سه مقاله مربوط به عصر آهن، دوره
اشکانی و دوره ساسانی منتشر شده است. داریوش کارگر مقالهای درباره یکی از
اندیشمندان ایران دوره ساسانی به نام «یونان دستور» نگاشته است و قطعاتی از
اثر او به نام «فرّخنامه» را که در یکی از منظومههای فارسی زردشتی آمده،
بررسی کرده است. کامیار عبدی مقالهای از سوزان مترن-پارکز با عنوان «شکست
کراسوس در نبرد حرّان و جنگِ برحق در اندیشه رومی» را ترجمه کرده است.
مترن-پارکز در این مقاله به زمینهها و پیامدهای نبرد حرّان در میان رومیان
پرداخته است. او تصریح میکند که شکست کراسوس در نبرد حران برای امپراتوری
روم «مصیبتی نظامی و موجب شرم ملّی بود» و با بررسی موضوع جنگ برحق و جنگ
ناحق به واکاوی سیاست خارجی رومیان در برابر رقبایشان میپردازد. کشف
اتفاقی یک آرامگاه خانوادگی از عصر آهن در بایزیدآباد نَقَده (در استان
آذربایجان غربی) هم نوشتار دیگری است که بهروز خانمحمدی در خلال آن پرده
از کشف یک آرامگاه منحصر به فرد چندهزار ساله برداشته است.
در
بخش «موزه و موزهداری» این شماره، «مجموعۀ خصوصی سَنجِی گُدبوله (در
هندوستان)» توسط سیروس برفی معرفی شده و به آثار ایرانی این مجموعه پرداخته
شده است. احسان (اسماعیل) یغمایی سلسلهیادداشتهای «یافتههای دور از
بافت» را پی گرفته و به معرفی یک نسخۀ خطی از اسکندرنامه، دو تیردان مفرغی و
یک بافته/پارچۀ با نگارۀ پرنده که احتمالاً مربوط به دوره آل بویه است،
پرداخته است. در این بخش همچنین پروندهای درباره موزه ملّی ایران منتشر
شده است.
در
بخش گزارشهای کوتاه باستانشناسی این شماره، گزارشی درباره «نقش برجسته
پَری شو در کازرون»، یادداشتی درباره «دو محوطه باستانی نویافته در خطر در
شیراز» و گزارشی درباره «نویافتههای ساسانی از کاشان» منتشر شده است.
در
بخش معرفی و نقد کتاب این شماره نیز نوشتاری از محمود موسوی دربارۀ پیشینه
مطبوعات باستانشناسی ایران منتشر شده است. از دیگر مطالب این شماره،
مدخلی است که با عنوان «کتابخانه تاریخ شفاهی باستانشناسی ایران» گشوده
شده است و در نخستین بخش آن گفتوگوی بلندی با دکتر سیدمنصور سیدسجادی،
کاوشگر مجموعههای باستانی شهر سوخته و دهانه غلامان، انجام شده است. این
گفتوگو شرحی است از تاریخ باستانشناسی ایران از زاویۀ زندگی این
باستانشناسی ایرانی.
فهرست برخی از مطالب شماره اخیر این نشریه به شرح زیر است:
بازخوانینکتههایی درباره میراث فرهنگی / عیسی صدیق
نگاه
مدخلی بر پیشینه باستان شناسی ایران / [نوشتهای منتشر نشده از زندهیاد] سیف اله کامبخش فرد
پرونده: ما و میراث جهانییادداشتهایی درباره پیشینه و چگونگی ثبت آثار ایران در فهرست میراث جهانی / شهریار عدل
بهره ما از ثبت جهانی/ شهرام زارع
باغ ایرانی در فهرست میراث جهانی/ شیدا شوکتی
نخچیرگاهی نویافته از بیستون؛ کرمانشاه / سیروان محمدی قصریان
زیست خوردگی بقایای سنگی باستانی در آثار یادمانی تخت جمشید / نوشتۀ پریسا محمدی و ولفگانگ کرومباین، ترجمۀ کامیار عبدی
مدخلی بر پیشینه باستان شناسی ایران / [نوشتهای منتشر نشده از زندهیاد] سیف اله کامبخش فرد
پرونده: ما و میراث جهانییادداشتهایی درباره پیشینه و چگونگی ثبت آثار ایران در فهرست میراث جهانی / شهریار عدل
بهره ما از ثبت جهانی/ شهرام زارع
باغ ایرانی در فهرست میراث جهانی/ شیدا شوکتی
نخچیرگاهی نویافته از بیستون؛ کرمانشاه / سیروان محمدی قصریان
زیست خوردگی بقایای سنگی باستانی در آثار یادمانی تخت جمشید / نوشتۀ پریسا محمدی و ولفگانگ کرومباین، ترجمۀ کامیار عبدی
پرونده ویژه: باستان شناسی آیین مهر (2)
گزارشی از نشست «باستان شناسی دین مهر»
شواهدی از مهرپرستی (؟) در نوشی جان تپۀ ملایر / محمدتقی عطائی
شمایل نگاری میترا در ایران و آسیای مرکزی / نوشتۀ فرانتس گرنه، ترجمۀ وحید عسکرپور
تنگ سروک؛ حضور ایزدان و ایزدبانوان ایرانی در هنر الیمایی / نوروز رجبی
تپه باستانی «کَل گَه زرین»؛ گزارش یک دیدار / [زندهیاد] محمد مهریار و احمد کبیری هندی
پراکندگی تصاویر میترا در ایران دورۀ ساسانی: مدارکی جدید از مُهری در موزه بریتانیا / پی یر فرانچسکو کالییری، ترجمۀ زهرا کوزه گر
نمادهای مِهری بر یک مدالیون دوره آل بویه از ایران(؟) / دیوید بیوار، ترجمۀ علی اکبر وحدتی
گزارشی از نشست «باستان شناسی دین مهر»
شواهدی از مهرپرستی (؟) در نوشی جان تپۀ ملایر / محمدتقی عطائی
شمایل نگاری میترا در ایران و آسیای مرکزی / نوشتۀ فرانتس گرنه، ترجمۀ وحید عسکرپور
تنگ سروک؛ حضور ایزدان و ایزدبانوان ایرانی در هنر الیمایی / نوروز رجبی
تپه باستانی «کَل گَه زرین»؛ گزارش یک دیدار / [زندهیاد] محمد مهریار و احمد کبیری هندی
پراکندگی تصاویر میترا در ایران دورۀ ساسانی: مدارکی جدید از مُهری در موزه بریتانیا / پی یر فرانچسکو کالییری، ترجمۀ زهرا کوزه گر
نمادهای مِهری بر یک مدالیون دوره آل بویه از ایران(؟) / دیوید بیوار، ترجمۀ علی اکبر وحدتی
تاریخ و باستان شناسیمقبرهای از عصر آهن در بایزیدآباد نَقَده (آذربایجان غربی) / بهروز خانمحمدی
شکست کراسوس در نبرد حرّان و جنگِ برحق در اندیشۀ رومی / نوشتۀ سوزان مترن-پارکز، ترجمۀ کامیار عبدی
فرّخنامه یونان دستور، در روایت منظوم دستور نوشیروان کرمانی / داریوش کارگر
شکست کراسوس در نبرد حرّان و جنگِ برحق در اندیشۀ رومی / نوشتۀ سوزان مترن-پارکز، ترجمۀ کامیار عبدی
فرّخنامه یونان دستور، در روایت منظوم دستور نوشیروان کرمانی / داریوش کارگر
گزارش
نقش برجسته پَری شو؛ کازرون / شهرام زارع و محمدتقی عطائی
دو محوطه باستانی نویافته در خطر در شیراز / سیروس برفی
نویافتههایی از دوره ساسانی در کاشان / فرهاد صولت
نقش برجسته پَری شو؛ کازرون / شهرام زارع و محمدتقی عطائی
دو محوطه باستانی نویافته در خطر در شیراز / سیروس برفی
نویافتههایی از دوره ساسانی در کاشان / فرهاد صولت
موزه و موزهداری
یافتههای دور از بافت (3) / احسان (اسماعیل) یغمایی
نگاهی به مجموعه خصوصی سَنجِی گُدبوله (هندوستان) / سیروس برفی
پرونده: موزه ملّی، ملک شخصی! / با نوشتارهایی از کامیار عبدی و حکمت الله ملاصالحی
یافتههای دور از بافت (3) / احسان (اسماعیل) یغمایی
نگاهی به مجموعه خصوصی سَنجِی گُدبوله (هندوستان) / سیروس برفی
پرونده: موزه ملّی، ملک شخصی! / با نوشتارهایی از کامیار عبدی و حکمت الله ملاصالحی
کتابخانۀ تاریخ شفاهی باستان شناسی ایران (1)در سپهر فرهنگ ایرانی (گفتوگو با دکتر سیدمنصور سیدسجادی)
ضمیمۀ نقد و معرفی کتابتاریخ مطبوعات باستان شناسی (1): پیشینه نشریات باستان شناسی در ایران / محمود موسوی
«باستانپژوهی» را در تهران از انتشارات طهوری و انتشارات توس در خیابان انقلاب روبروی دانشگاه تهران تهیه کنید.
۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه
آرتور کریستنسن و گویشهای ایرانی
ماه فروردین سالمرگ آرتور امانوئل کریستنسن (Arthur Emanuel Christensen)
ایرانشناس بزرگ دانمارکی (زاده ۱۸۷۵ م./ ۱۲۵۴ خ.؛ مرگ: ۳۱ مارچ ۱۹۴۵ م./
۱۱ فروردین ۱۳۲۴ خ) است. وی در سال ۱۹۰۰ م./ ۱۲۷۹ خ. از دانشگاه کپنهاگ در
زمینهی زبان لاتین و فرانسوی و تاریخ مدرک کارشناسی ارشد گرفت و در همین
دوران زبانهای پارسی و سنسکریت و اوستایی و عربی و ترکی را نیز آموخت. در
سال ۱۹۰۳ م. مدرک دکتری خود را دریافت کرد که پایاننامهاش دربارهی
رباعیهای عمر خیام بود. در این کار، وی با بررسی دقیق نسخهشناسی و تاریخی
نشان داد که از ۸۰۰ رباعی بسته شده (منسوب) به خیام تنها ۱۲۱ رباعی با
درجههایی از یقین از آنِ خیام است.
وی از سال ۱۹۱۹ م./ ۱۲۹۸ خ. تا زمان مرگش در هفتاد سالگی، استاد زبانشناسی تاریخی زبانهای ایرانی (Iranian Philology) در دانشگاه کپنهاگ بود. شهرت کریستنسن بیشتر در زمینهی تاریخ ایران و به ویژه کتاب «ایران در زمان ساسانیان» و کتاب «کیانیان» است. اما امروز میخواهم به معرفی کتابی از وی در زمینهی گویشهای ایرانی بپردازم. جزییات بیشتر دربارهی کریستنسن را میتوانید در این صفحه از دانشنامهی ایرانیکا بخوانید.
وی از سال ۱۹۱۹ م./ ۱۲۹۸ خ. تا زمان مرگش در هفتاد سالگی، استاد زبانشناسی تاریخی زبانهای ایرانی (Iranian Philology) در دانشگاه کپنهاگ بود. شهرت کریستنسن بیشتر در زمینهی تاریخ ایران و به ویژه کتاب «ایران در زمان ساسانیان» و کتاب «کیانیان» است. اما امروز میخواهم به معرفی کتابی از وی در زمینهی گویشهای ایرانی بپردازم. جزییات بیشتر دربارهی کریستنسن را میتوانید در این صفحه از دانشنامهی ایرانیکا بخوانید.
۱۳۹۱ فروردین ۱۸, جمعه
بزرگترين کتيبه خط پهلوي دنيا همچنان بدون حفاظت
بزرگترين کتيبه خط پهلوي دنيا همچنان بدون کمترين حفاظتي در معرض عوامل فرسايشي قرار دارد و هيچ خبري از تحقق وعده هاي مسئولان ذي ربط براي حفاظت از اين اثر ارزشمند نيست.
به گزارش مهر، کتيبه باستاني کردير که در مجاورت روستاي سرمشهد در 80 کيلومتري کازرون و در ارتفاع 30 متري از سطح زمين قرار دارد در دوران ساسانيان و از زبان کردير، يکي از برجسته ترين موبدان اين دوره تاريخي و در زمان پادشاهي بهرام دوم نوشته شده است. باتوجه به اينکه اين اثر از سال 1318 و در رديف 336 فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده اما پس از گذشت نزديک به 80سال از زمان ثبت آن، هنوز هيچگونه اقدام حفاظتي که بتواند ضامن بقاي اين خطوط باستاني و حفظ اين کتيبه 11متر مربعي باشد، صورت نگرفته است. پس از آنکه در شهريورماه امسال گزارشي در خصوص تشديد فرسايش کتيبه کرتير که بزرگترين کتيبه خط پهلوي دنيا محسوب مي شود، در خبرگزاري مهر منتشر شد معاون ميراث فرهنگي استان فارس نسبت به انتشار اين خبر واکنش نشان داد و اعلام کرد که بر اساس برنامه ريزيهاي صورت گرفته کتيبه کرتير کازرون با پيش بيني اعتبار لازم در سال جاري مرمت مي شود تا از روند فرسايش اين اثر تا حدودي جلوگيري شود.عضو شوراي مرکزي انجمن هم انديشان جوان شهرستان کازرون در اين رابطه گفت: متأسفانه با وجود وعده مرمت، طي شش ماه گذشته اقدام چنداني براي حفاظت اصولي از اين کتيبه منحصر به فرد و نقش برجسته زيرين آن صورت نگرفته است.محسن عباسپور ادامه داد: پس از تجربه تلخ تخريب بخشي از نقش برجسته بهرام در تنگ چوگان کازرون، حداقل اين انتظار مي رفت که مسئولان و نهادهاي متولي، اقدامات ويژه اي را براي افزايش حفاظت هاي فيزيکي از نقوش برجسته و کتيبه هاي کازرون داشته باشند اما متأسفانه اين اقدامات تنها به صورت حداقلي و محدود به آثار موجود در تنگ چوگان تحقق يافت و براي آثار ارزشمند و بي نظيري مانند بزرگترين کتيبه خط پهلوي دنيا که پيش از اين هم وعده حفاظت از آن داده شده بود، هيچ اقدامي صورت نگرفت.
وي اظهار داشت: نگران اين مسئله هستيم که کم توجهي و بي مهري برخي از مسئولان و دستگاه هاي ذي ربط نسبت به حفاظت از اين دست از آثار در نهايت موجب تکرار حوادث تلخي مانند تخريب نقش بهرام شود و آن موقع ديگر نمي توان جايگزيني براي اين آثار يافت. اين فعال ميراث فرهنگي بيان کرد: خوشبختانه در منطقه سرمشهد، مدتهاست که اهالي منطقه حساسيتهاي خوبي در خصوص حفاظت از کتيبه کردير دارند اما بدون شک براي حفاظت اصولي از چنين اثر ارزشمند و بي نظيري بايد اقدامات اصولي مانند فنس کشي متناسب با فضا، نورپردازي در شب، استقرار نگهبان دائمي براي کنترل کتيبه کردير، نقش برجسته بهرام و شهر تاريخي سرمشهد و... را انجام داد.
۱۳۹۰ اسفند ۲, سهشنبه
Public opinion , public associations and cultural community of the United states of America ! please help us!
On the basis of increasing sanctions against Iran , a senate committees has recently voted to make it easier for individuals to seize and auction off priceless ancient Persian antiquities like Persepolis historical tablets held in American museums. This proposal is to be approved by the Senate. If it is a true story and if this proposal is going to be become law ,it obviously would be contrary to the claims made by US government about Iranian people ; It shows open hostility of US politicians against Iranian people since approving such a proposal means ancient objects of Iran held in universities and different museums of the world – which belongs to Iranian people rather than Iranian government – might be seizured , confiscated and auctioned off in the near future.
Up to now and according to the claims of US politicians the main purpose of some sanctions against Iran has been the Iranian government not the Iranian people however approving such a proposal destroys national historic and ancient assets of Iranian people in a way which there would be no possibility for retrieving those properties from private buyers and those governments that clearly intend to benefit from Iranian history.
We are active Iranian NGOs responsible for maintaining cultural heritage of Iranian people . Our background on protecting historical relics and monuments of Iran is clear and in some cases we have even been critical to some undesirable operations made by some of the government agencies in the field of cultural heritage preservation. We sincerely demand you , the public opinion , public associations and cultural community of United States of America to help us save the historic properties of Iranian people by pressuring those senators who take step with the purpose of setting up fire between you and us and who act on behalf of the anti- Iranian lobbies . please help us to block a vote on a bill proposed by one of the senate committees and secure the priceless Persian artifacts under threat.
بیانیهی 40 سازمان غیردولتی فعال در حوزهی میراث فرهنگی در اعتراض به طرح توقیف اشیای باستانی ایران در سنای آمریکا
افکار عمومی، انجمنهای مردمی و جامعهی فرهنگی آمریکا! ما را یاری کنید
يكی از كميتههای سنا، در راستای افزایش تحریمهای آمریکا علیه ایران، به تسهيلِ توقيف و به حراج گذاشتن اشياي باستاني ايران و کتیبههای تختجمشید، که در موزههای آمریکا نگهداری میشود، راي داده است. اين پيشنهاد قرار است به تصويب سنا برسد. اگر اين خبر درست باشد و اگر این پيشنهاد به قانون تبديل شود اینبار آشکارا، بر خلاف ادعاهایی که میشود، نشان از دشمنی آشکار دولتمردان آمریکا با ملت ایران دارد؛ چرا که آثار باستانی ایران که در دانشگاهها و موزههای جهان به امانت گذارده شدهاند ــ و متعلق به ملت ایران و نه دولت ایران هستند ــ ضبط شده و به مزايده گذاشته ميشوند. اگر تاکنون در پارهای از تحریمها اینگونه تبلیغ میشد که هدف، حکومت ایران و نه مردم ایران است، اینک بهگونهای کمر به نابودی داراییهای تاریخی این ملت بستهاند که امکان بازگردان آن اموال، از خریداران خصوصی یا دولتهایی که آشکارا قصد بهره بردن از خوانِ تاریخ ایران را دارند، وجود نداشته باشد.
ما سازمانهای غیردولتی فعال در حوزهی میراث فرهنگی، که سابقهای روشن در پاسداری از یادگارهای فرهنگی این دیار داریم و حتی بعضاً منتقد عملکردهای نامطلوب برخی دستگاههای دولتی ایران در حوزهی صیانت از میراث فرهنگی کشور بودهایم، از شما افکار عمومی، انجمنهای مردمی و جامعهی فرهنگی آمریکا خواستاریم که برای نجات اموال تاریخی ملت ایران، با زیر فشار گذاردن نمایندگانی که تنها به سود لابیهای ایرانستیز و اختلافاندازی میان ما و شما گام برمیدارند، و ممانعت از رای آوردن این پیشنهاد در سنا، ما را یاری کنید.
انجمنها، تشکلها و موسسههای غیردولتی امضاکنندهی بیانیه:
اتحادیهی انجمنهای علمی باستانشناسی سراسر کشور
دیدهبان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران
شبکهی انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی استان یزد
كميسيون انجمنهاي دوستداران ميراث فرهنگي مازندران
انجمن دوستداران میراث فرهنگی افراز (تهران)
انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا (خوزستان)
انجمن دوستداران ميراث فرهنگي هوتو (بهشهر)
انجمن دوستداران ميراث فرهنگي مازندران
انجمن نوعی دیگر (تبریز)
انجمن دوستداران ميراث فرهنگي مازندران
انجمن نوعی دیگر (تبریز)
انجمن سوادكوه شناسي
انجمن اهورامنش (مرودشت)
انجمن اهورامنش (مرودشت)
انجمن جوانان سپيد پارس (بابل)
انجمن چارسوق کویر اردکان
انجمن پاسداشت مفاخر ایران
انجمن دوستي ايران و تاجيكستان
انجمن دوستداران حافظ (مشهد)
انجمن حامیان میراث کهن (اردکان)
انجمن معماران ایران (طرح و شرح)
انجمن معماران پارس
انجمن ایلامشناسی ایران
انجمن اسفندگان (تهران)
انجمن دوستداران و حافظان خشت خام (یزد)
مؤسسه علمی - فرهنگی آیندهنگر (اهواز)
موسسهی پارساسفر (شوشتر)
موسسهی پارساسفر (شوشتر)
موسسهی توفا (شوشتر)
موسسهی دانادلان جنوب (اهواز)
موسسهی میزان (تبریز)
موسسهی ندای دانش (تبریز)
موسسهی نوآوران (تبریز)
خانهی فرآوران ایران
خانهی فرهنگ جاودان (شیراز)
کانون پاسارگاد (گرگان)
کانون فرهنگی ـ مذهبی شهید اورنگی (تبریز)
کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ (اصفهان)
کانون آیندهنگری ایران
بنیاد فردوسی
بنیاد فرهنگی سهل بن عبدالله شوشتری (اهواز)
مرکز مطالعات خلیج فارس
پایگاه پژوهشی هخامنشیان (تهران)
و
انجمن خراسان بزرگ (پونا ـ هند)
۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه
۱۳۹۰ دی ۷, چهارشنبه
حوادث بیشمار تاریخ طاق خسرو را از پای در نیاورد اما بدلیل بی توجهی در آستانه فرو ریختن است
به گزارش ایران بزرگ طاق کسری در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده بود اما به دلیل اقدامات تخریبی که در زمان صدام حسین بر روی این بنا صورت گرفت و همچنین ممنوعیت بازدید ، نام آن از فهرست آثار جهانی خارج شد. در دوران جنگ با آمریکا نیز قسمت هایی از این بنای ساسانی تخریب شد.پس از استقرار نیروهای آمریکایی در خاک عراق و رفع ممنوعیت بازدید از طاق کسری ، تنها سربازهای آمریکایی و برخی از هیئت های خارجی از آن دیدن می کردند اما به دلیل شرایط ناشی از جنگ این بنا نتوانست گردشگر جذب کند. با وجود آن که تخریب و فرسایش این بنا در دوران جنگ بسیار گسترده بود و عملیات تروریستی مخربی در سال 2005 در آن انجام شد ، اما علت اصلی بحرانی شدن اوضاع آن گذر زمان و عدم رسیدگی می باشد که آن را در معرض خطر ریزش قرار داده است. احسان ملکی ، مهندس عمران که در سال های اخیر تحقیقاتی بر روی سازه ی طاق کسری داشته است با تاکید بر این که شرایط کنونی طاق بسیار نگران کننده است به ایران بزرگ می گوید :" مطالعه و ضبط شرایط طاق در چند سال اخیر نشان می دهد که دیواره های باربر طاق که تمام وزن طاق بر روی آن ها اعمال می شود سال به سال بیشتر دچار انحراف می شود و در آخرین مطالعه ی صورت گرفته بر روی این دو دیوار اصلی مشخص شد که میزان انحراف این دو دیوار به طرفین از نقطه ی بحرانی گذر کرده است و در صورت عدم جلوگیری از این روند به زودی باید منتظر شنیدن خبر فرو ریختن طاق باشیم." او نتایج مطالعات خاک شناسی در منطقه را که نشان می دهد سستی خاک باعث نشست کردن دیواره های طاق کسری شده را سندی بر در خطر بودن طاق کسری می داند و معتقد است با وجود آن که نشست های صورت گرفته در خاک زیر بنا تدریجی است اما می تواند به فروریختن ناگهانی طاق منجر شود. ملکی در شرایط کنونی زمان فرو ریختن طاق را بسیار نزدیک می داند و می گوید:" دیواره ها دیگر تحمل مقاومت در برابر بار وارد شده بر خود را ندارند و هر چه سریع تر باید اقدامات حفاظتی بر روی این سازه انجام شود.با توجه به تغییر شکل یافتن سازه ، بازگرداندن دیوارها به حالت اولیه به امری غیرممکن تبدیل شده است و تنها کاری که می توان کرد این است که جلوی کرنش بیشتر دیوارها را گرفت." وی با توجه به نتایج آزمایشگاهی خاک ، بهترین اقدام در شرایط کنونی را تثبیت خاک دانست و در رابطه با اقدامات حفاظتی گفت :"بهترین اقدام حفاظتی از این سازه ایجاد پشت بندهایی برای دیوارهای زیر طاق است و سپس می توان با تزریق بتن در زیر پی بنا و مصلح کردن آن از وقوع فاجعه ای جلوگیری کرد." او این اقدامات را با توجه به وخیم بودن اوضاع ساختمان بسیار زمان بر و پر هزینه و نیازمند به نظارت مهندسین خبره و کارآزموده دانست ، اما با توجه به این که اوضاع کنونی طاق از حد بحران گذر کرده است و هر لحظه امکان فروریختن آن وجود دارد ، صرف چنین هزینه های زمانی و مالی را ضروری و واجب بیان کرد. ملکی با بیان این که به دلیل نشست دیوار ها و تغییر شکل سازه، توزیع بارهای وزن طاق به شکلی نامتقارن صورت می گیرد و این باعث فرو ریخن طاق می شود، می گوید :"در شرایطی که هیچ کدام از اقدامات حفاظتی فوق بر روی این طاق اعمال نشده است کوچکترین تنشی که بر این ساختمان وارد شود ؛ چه طبیعی و چه انسانی ، یکی از شاهکارهای مهندسی جهان باستان را برای همیشه از بین خواهد بردایران بزرگ ."
شهرداري بابل نگاهبان منافع شهري يا ويرانگر ميراث ملي
بابل با پيشينه اي بيش از 5000 سال كه به مه ميترا(مامطير) و پس ها به بارفروش و بالاخره با نام كنوني(بابل) نامور مي باشد، در دل خود همانند دگر نقاط كشور كهن و بزرگ ايران داراي بناها و يادمان هاي بسيار با ارزشي از گذشتگانمان است، كه نگاهداري و نگاهباني آن از وظايف تك تك شهروندان و هم ميهنان و بالطبع دستگاه ها و نهاد ها مي باشد، در اين ميان دو دستگاه بيش از پيش مسئول حفاظت و صيانت بنا ها و يادمان هاي شهري اي هستند كه متعلق به همه ي مردمان آن سرزمين است؛ سازمان ميراث فرهنگي و شهرداري! اما بايد گفت در برخي موارد و شايد بيشتر موارد نه تنها اين دو نهاد نگاهبان و حافظ آثار نبوده بلكه خود ويرانگر و نابود كننده آن بوده و گاها مي باشند.
بامداد روز آدينه بود كه دوست خوبم و دوستدار پركار ميراث فرهنگي، آقاي عظيمي دبير انجمن دوستداران هوتو و هموند كميسيون انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي مازندران، به بنده زنگ زدند كه ، دارند با بلدزر گرمابه قديمي ميرزا يوسف را ويران مي كنند، از آنجا كه در آن زمان بنده شيراز بودم، با آگاهي دادن به دگر دوستان انجمن، و تماس با رييس ميراث بابل و مسئولين ميراث استان و يگان حفاظت و دگر دوستان مرتبط، پيگير كارها شديم، يك ساعت پس از آگاهي رساني يگان حفاظت ميراث بهمراه نيروي انتظامي در محل حضور يافتند، اما با وجود دستور دادستاني براي توقف كار موفق به جلوگيري از تخريب نشدند تا اينكه در ساعت 3 پس از نيمروز و با صدور دستور دوم دادستاني پس از تقريبا 70تا80 درسد ويراني جلوي كار گرفته شد؛ به همين سادگي يك بنا و يادمان تاريخي كه متعلق به يك ملت بود از سوي شهرداري بابل به بهانه ي ساخت پاركينگ خودرو ويران شد، درحالي اين بنا در تاريخ 19 آبان 1378 به شماره ي 2457در فهرست آثار ملي ثبت شده بود، و بنا به قانون، اثري كه به ثبت ملي رسيده باشد از براي همه ي ملت بوده و هيچ ارگان و يا دستگاهي و يا حتا مالك خصوصي حق خدشه دار كردن و يا ضربه زدن و دخل تصرف در آن را بدون اجازه ميراث فرهنگي ندارد، و انجام آن جرم محسوب مي شود؛ از آگاهي هاي بدست آمده از منابع مطلع، شهرداري بابل در اقدامي خودسرانه به شرطي با ويراني اين بنا موافقت نموده كه وراث و مالكان اين بنا براي مدتي آنجا را بفرنام پاركينگ خودرو در اختيار شهرداري بگزارند، پس از اين اقدام خودسرانه و دشمني آشكار مسئولين شهرداي و شوراي شهر با يك اثر تاريخي، و نمايان شدن ضعف سازمان ميراث فرهنگي در صيانت از آثار ملي، سازمان ميراث فرهنگي، از شهرداري بابل به جهت تخريب اين گرمابه و همچنين تخريب هاي سريالي گذشته، بويژه درباره ي بافت 13هكتاري تاريخي بابل و پل محمد حسنخان شكايت رسمي اي را تنظيم نموده است، و گويا بظاهر و بدليل فشارهاي رسانه اي و پيگيري انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي-طبيعي و شهروندان در اين اقدام خود پافشاري دارد، باشد كه چنين باشد،.
نمي دانيم كه تا به كي بايد گواه چنين اقدامات ضد فرهنگي و تاريخي از سوي دستگاها و نهاد ها و بعضا اشخاص بود؟
بايد سپاسگزاري ويژه از همه ي دوستان دوستدار ميراث فرهنگي-طبيعي،رسانه هاي وزين و نگران ميراث فرهنگي-طبيعي، انجمن ها و دوستداران ميراث فرهنگي-طبيعي، به ميان آورد، چرا كه اگر اين گروه از دوستداران نبودند، برخي ضدفرهنگ ها از براي منافع و سود خويش همه ي فرهنگ و تاريخ و هنر اين سرزمين را ويران كرده و به يغما مي بردند.
در همين راستا كميسيون انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي مازندران، اعتراض و شكوايه خود را از اين اقدام ضد فرهنگي بآگاهي رسانيده، و از مسئولين محلي،استاني و كشوري خواستار برخورد قاطع و قانوني با دست اندر كاران اين حركت ضد فرهنگي و پيشگيري از اتفاق دوباره ي اينچنين اقدامات تلخ و ويرانگر مي باشد.
همچنين انجمن جوانان سپيد پارس نيز اعتراض و شكوايه خود را از اين اقدام تخريبي و ضد فرهنگي بآگاهي مي رساند، و اين موضوع را در نشست 5 دي ماه ثبت آثار ملي در قشم، مطرح كرده و خواستار پيگيري مسئولين ذيربط در اين پاره خواهد شد.
بايد سپاسگزاري ويژه از همه ي دوستان دوستدار ميراث فرهنگي-طبيعي،رسانه هاي وزين و نگران ميراث فرهنگي-طبيعي، انجمن ها و دوستداران ميراث فرهنگي-طبيعي، به ميان آورد، چرا كه اگر اين گروه از دوستداران نبودند، برخي ضدفرهنگ ها از براي منافع و سود خويش همه ي فرهنگ و تاريخ و هنر اين سرزمين را ويران كرده و به يغما مي بردند.
در همين راستا كميسيون انجمن هاي دوستدار ميراث فرهنگي مازندران، اعتراض و شكوايه خود را از اين اقدام ضد فرهنگي بآگاهي رسانيده، و از مسئولين محلي،استاني و كشوري خواستار برخورد قاطع و قانوني با دست اندر كاران اين حركت ضد فرهنگي و پيشگيري از اتفاق دوباره ي اينچنين اقدامات تلخ و ويرانگر مي باشد.
همچنين انجمن جوانان سپيد پارس نيز اعتراض و شكوايه خود را از اين اقدام تخريبي و ضد فرهنگي بآگاهي مي رساند، و اين موضوع را در نشست 5 دي ماه ثبت آثار ملي در قشم، مطرح كرده و خواستار پيگيري مسئولين ذيربط در اين پاره خواهد شد.
با سپاس
پيوندهاي مردمي-انجمن جوانان سپيد پارس
بخش ديده ور سازه هاي كهن-انجمن جوانان سپيد پارس
گزارش و نگارش: عليرضا صادقي اميري
اشتراک در:
پستها (Atom)